به هنگام وقوع هر نوع تهاجم یا دخالت خارجی، یکی از عوامل بسیار تأثیر گذار، ساختارهای جامعه شناختی است. همان گونه که در لشکرکشی غرب به کشورهایی مانند عراق و افغانستان و لیبی، همراهی یا حداقل سکوت بدنه ی اجتماعی عاملی مکمل بود. اما جای سؤال اینجاست که کارکرد این عامل در جامعه ی ایران چگونه قابل ردیابی است؟
قدرت نرم ایران
جنگ نرم و عملیات روانی؛ تجربه ی سی و اندی ساله ی انقلاب اسلامی در ایران نشان داده است که تهدیدها، احساس میهنی ایرانیان را برانگیخته و استقلال خواهی آنان را فزونی بخشیده و در نزدیکی، وفاق و به هم پیوستگی اجتماعی مردم ایران اثری ژرف از خود بر جای میگذارد. شکستهای مرتبط با تحمیل جنگی فرسایشی به جامعه ی ایرانی که ۸ سال دوام یافت، همراه با آثار محاصره ی اقتصادی (تحریمها) و استراتژیک آمریکا از سوی دیگر، به بیداری ملی ایرانیان کمک کرد.
محاصرهی استراتژیک یاد شده به گونهی حمایت مستقیم یا غیرمستقیم (از راه پاکستان) از طالبان برای ایجاد تزل در خاور میانه، اقدام امارات متحدهی عربی در طرح ادعایی غیر قانونی نسبت به جزایر ایرانی و ایجاد تهدیدهای سرزمینی در جنوب ایران، شعله ور ساختن جنگ از سوی عراق از جناح باختری و طرح ادعای آن کشور نسبت به سراسر شط العرب» و بخشهایی از خوزستان، همکاری نظامی ترکیه و اسراییل که منجر به پروازهای اکتشافی هواپیماهای تجسسی اسراییل برفراز مناطق مرزی ایران شد و برخوردهای استعماری مثلث انگلیس، فرانسه و آلمان به بهانه ی مذاکره های هسته ای» از سوی آژانس بینالمللی انرژی هسته ای با استفادهی ناجوانمردانه ی آن اتحادیه از اهرم های ی، اقتصادی و استراتژیک برضد ایران با حمایت همه جانبه ی آمریکا، این موضوع را به اثبات رسانده که ساختار جامعه شناختی ایران متفاوت از جوامع دیگر منطقه چون عراق و افغانستان میباشد، چرا که این ساختارها به لحاظ ویژگی های خاص خود در برابر تهدید به سرعت واکنش نشان میدهد و در نتیجه هر تهدید، مستقیماً به پیوستگی اجتماعی بیشتر منجر میگردد.میتوان گفت هیچ پدیده یا عاملی چون تهدید به و یا احتمال و آمادگی برای دفع تهدید، نتوانسته است ایرانیان را در داخل و خارج از کشور متحد سازد. در این نوشته ساختارهای جامعه شناختی-ی مولد وفاق اجتماعی و باز دارندهی تهاجم خارجی در ایران ذیل دو عنوان رابطه ی بین مردم و حکومت» و ساختارهای هویتی– مذهبی (تشیع، شهادت طلبی، دفع ظلم)» بررسی می شود.
قدرت نرم ایران
جنگ نرم و عملیات روانی؛ تجربه ی سی و اندی ساله ی انقلاب اسلامی در ایران نشان داده است که تهدیدها، احساس میهنی ایرانیان را برانگیخته و استقلال خواهی آنان را فزونی بخشیده و در نزدیکی، وفاق و به هم پیوستگی اجتماعی مردم ایران اثری ژرف از خود بر جای میگذارد. شکستهای مرتبط با تحمیل جنگی فرسایشی به جامعه ی ایرانی که ۸ سال دوام یافت، همراه با آثار محاصره ی اقتصادی (تحریمها) و استراتژیک آمریکا از سوی دیگر، به بیداری ملی ایرانیان کمک کرد.
محاصرهی استراتژیک یاد شده به گونهی حمایت مستقیم یا غیرمستقیم (از راه پاکستان) از طالبان برای ایجاد تزل در خاور میانه، اقدام امارات متحدهی عربی در طرح ادعایی غیر قانونی نسبت به جزایر ایرانی و ایجاد تهدیدهای سرزمینی در جنوب ایران، شعله ور ساختن جنگ از سوی عراق از جناح باختری و طرح ادعای آن کشور نسبت به سراسر شط العرب» و بخشهایی از خوزستان، همکاری نظامی ترکیه و اسراییل که منجر به پروازهای اکتشافی هواپیماهای تجسسی اسراییل برفراز مناطق مرزی ایران شد و برخوردهای استعماری مثلث انگلیس، فرانسه و آلمان به بهانه ی مذاکره های هسته ای» از سوی آژانس بینالمللی انرژی هسته ای با استفادهی ناجوانمردانه ی آن اتحادیه از اهرم های ی، اقتصادی و استراتژیک برضد ایران با حمایت همه جانبه ی آمریکا، این موضوع را به اثبات رسانده که ساختار جامعه شناختی ایران متفاوت از جوامع دیگر منطقه چون عراق و افغانستان میباشد، چرا که این ساختارها به لحاظ ویژگی های خاص خود در برابر تهدید به سرعت واکنش نشان میدهد و در نتیجه هر تهدید، مستقیماً به پیوستگی اجتماعی بیشتر منجر میگردد.میتوان گفت هیچ پدیده یا عاملی چون تهدید به و یا احتمال و آمادگی برای دفع تهدید، نتوانسته است ایرانیان را در داخل و خارج از کشور متحد سازد. در این نوشته ساختارهای جامعه شناختی-ی مولد وفاق اجتماعی و باز دارندهی تهاجم خارجی در ایران ذیل دو عنوان رابطه ی بین مردم و حکومت» و ساختارهای هویتی– مذهبی (تشیع، شهادت طلبی، دفع ظلم)» بررسی می شود.
ساختارهای جامعه شناختی بازدارنده تهاجم غرب به ایران
ی ,شناختی ,جامعه ,اجتماعی ,استراتژیک ,سوی ,از سوی ,جامعه شناختی ,و استراتژیک , و ,ایرانیان را ,ساختارهای جامعه شناختی
درباره این سایت